اسماء جونی.عزیزدلیاسماء جونی.عزیزدلی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

اسماء کوچولوی من......

اسماء جونم یه ذره تب داره

1392/12/27 12:35
267 بازدید
اشتراک گذاری

سلام 

سلام دخترم...عزیز دل مامان ...همه ی زندگی مامان ...

هرروز که بزرگتر میشی من و بابا بیشتر عاشقت میشیم.الهی فداتشم

که اینقدر شیرینی...

 قبلا  که میذاشتمت پیش کسی و میرفتم بیرون،راحتتر بودم ولی الان

خیلی زود دلم برات یه ذره میشه.فدای اون چشمای کوچولوت بشم.

یه چند روزی رفتیم خونه باباجون و برگشتیم از روزی که برگشتیم یه کم

بیحال شدی،یه شب یه کم تب کردی و جیگر مامان و کباب کردی،الان

بهتری و خوابیدی.نمیدونم برا دندونته یا سرما خوردی؟؟

 الهی هرچی که هست زودتر خوب بشی 

الان بیدارشدی وکمی شیر خوردی و یه کم غلت زدی و پاشدی انشالله

همیشه سرحال باشی و شیطونی کنی دخترکم

جدیدا خیلی تلاش میکنی برای سینه خیز رفتن و یه کوچولو هم میری

دستاتو هی بهم میزنی.یا دو تا اسباب بازی که دستته رو هی محکم

بهم میزنی.....فوق العاده زیاد چنگ میگیری.ناخوناتم خیلی تیزه کلی

برا خودت حرف میزنی وما قربون صدقه ت میریم...یه کم ترسو شدی

از بعضی صداها خیلی تکون میخوری

دیگه برم غذاتو آماده کنم......راستی با یه روز تب صورتت لاغرتر شده

الهی دورت بگردم اسماء کوچولوی من.............................

 

 

 این عکس امروزه که از خواب بیدار شده و بیحاله

 


 

 

 اینجام خونه باباجونه که رفته بودیم

 


 

 

اینم دختر عمه و پسرعمه جون که فردا میخوایم بریم خونشون

 


 

 

پروفسور اسماء وارد میشود...........

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مهتاب
27 اسفند 92 15:52
وای وای وای کشتی منو دخمل خیلی عزیزیااااااااااااااااا
مامان اسماء کوچولو
پاسخ
خاله جون حلما بهت احتیاج داره مواظب خودت باش
مامان راضی
10 فروردین 93 11:07
ای جونمممممممممم عکس آخریش خیلی خیلی ناز شده. ماشالا
مامان اسماء کوچولو
پاسخ
ممنوووون
ثریا
28 فروردین 93 13:02
خیلی باحالی پروفسور
ثریا
30 فروردین 93 6:19
سلام چطوری؟ پروفسور کوچولو ی ما چطوره؟ پس کی عکسای جدیدشو میذاری؟؟منتظرما....